کتاب لغت

fa ‫اشخاص/مردم‬   »   ar ‫الأشخاص‬

‫1 [یک]‬

‫اشخاص/مردم‬

‫اشخاص/مردم‬

‫1 [واحد]‬

1 [wahd]

‫الأشخاص‬

[al'ashkhas]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عربی بازی بیشتر
‫من‬ ‫أنا‬ ‫أنا‬ 1
a-a ana
‫من و تو‬ ‫أنا وأنت‬ ‫أنا وأنت‬ 1
an-- wa'an-t anaa wa'anat
‫هردوی ما‬ ‫نحن الإثنان‬ ‫نحن الإثنان‬ 1
n-u- a------n-n nhun al'iithnan
‫او (مرد)‬ ‫هو‬ ‫هو‬ 1
h- hw
‫آن مرد و آن زن‬ ‫هو وهي‬ ‫هو وهي‬ 1
hw w--i hw wahi
‫هردوی آنها‬ ‫كلاهما / كلتاهما‬ ‫كلاهما / كلتاهما‬ 1
k-ahu-- - k-l-ah-ma klahuma / kaltahuma
‫آن مرد‬ ‫الرجل‬ ‫الرجل‬ 1
al--jl alrijl
‫آن زن‬ ‫الإمرأة / المرأة‬ ‫الإمرأة / المرأة‬ 1
a-'ii----- - al---a'at al'iimr'at / almara'at
‫آن کودک‬ ‫الطفل / الولد‬ ‫الطفل / الولد‬ 1
al-a-l-- ----ld altafl / alwald
‫یک خانواده‬ ‫العائلة‬ ‫العائلة‬ 1
a--a-i-at aleayilat
‫خانواده من‬ ‫عائلتي‬ ‫عائلتي‬ 1
e--il--i eayilati
‫خانواده من اینجاست.‬ ‫عائلتي هنا.‬ ‫عائلتي هنا.‬ 1
ea-i--t--h-n-. eayilati huna.
‫من اینجا هستم.‬ ‫أنا هنا.‬ ‫أنا هنا.‬ 1
an- --n-. ana huna.
‫تو (مرد) اینجایی / تو (زن) اینجایی.‬ ‫أنت هنا.‬ ‫أنت هنا.‬ 1
a-t huna. ant huna.
‫آن مرد اینجاست و آن زن اینجاست.‬ ‫هو هنا وهي أيضاً.‬ ‫هو هنا وهي أيضاً.‬ 1
hw-h--a-w-hi---da--. hw huna wahi aydaan.
‫ما اینجا هستیم.‬ ‫نحن هنا.‬ ‫نحن هنا.‬ 1
nh-- -u--. nhin huna.
‫شما اینجا هستید.‬ ‫أنتم / أنتن هنا.‬ ‫أنتم / أنتن هنا.‬ 1
antum - 'a---- --n-. antum / 'antun huna.
‫همه آنها اینجا هستند.‬ ‫جميعهم هنا.‬ ‫جميعهم هنا.‬ 1
j--eah-m----a. jmieahum huna.

‫استفاده از زبان برای مبارزه با آلزایمر‬

‫کسانی که می خواهند سلامت ذهنی خود را حفظ کنند باید زبان یاد بگیرند.‬ ‫مهارت های زبان می تواند انسان را در مقابل زوال عقل محافظت کند.‬ ‫مطالعات علمی بسیاری از این مطلب را ثابت کرده است.‬ ‫سن یادگیرنده هیچ نقشی را در آموختن بازی نمی کند.‬ ‫مهم این است که مغز به طور منظم تمرین کرده باشد.‬ ‫یادگیری لغات مناطق مختلف مغز را فعّال می کند.‬ ‫این مناطق فرآیندهای مهم ادراکی را کنترل می کنند.‬ ‫روی این اصل، افرادی که چند زبانه هستند بسیار با دقّت هستند.‬ ‫آنها همچنین می توانند بهتر تمرکز کنند.‬ ‫با وجود این، چندزبانه بودن دارای مزایای دیگری هم هست.‬ ‫افراد چند زبانه تصمیمات بهتری اتخاذ می کنند.‬ ‫بدین معنی، که آنها سریع تر تصمیم می گیرند.‬ ‫به این دلیل که مغز آنها انتخاب را آموخته است.‬ ‫مغز آنها همیشه حداقل دو لغت را برای یک چیز می داند.‬ ‫هر یک از این لغات یک گزینه عملی است.‬ ‫بنابراین، افراد چند زبانه دائما در حال تصمیم گیری هستند.‬ ‫مغز آنها انتخاب بین بسیاری از چیزها را تمرین کرده است.‬ ‫و این تمرین تنها برای مرکز گویائی مغز خوب نیست.‬ ‫بسیاری از مناطق مغز از چند زبانه بودن سود می برند.‬ ‫مهارت های زبانی همچنین به معنی کنترل ادراکی بهتر است.‬ ‫البته، مهارت های زبانی از زوال عقل جلوگیری نمی کند.‬ ‫هرچند، در افراد چند زبانه پیشرفت بیماری کندتر است.‬ ‫و به نظر می رسد که مغز آنها قابلیّت بیشتری برای خنثی کردن اثرات بیماری دارد.‬ ‫نشانه های زوال عقل در زبان آموزان به صورت ضعیف تری ظاهر می شود.‬ ‫سردرگمی و فراموشی دارای اهمیّت کمتری هستند.‬ ‫بنابراین، پیر و جوان به یک اندازه از آموختن زبان سود می برند.‬ ‫و: با یادگیری هر زبان، یادگیری زبان جدید آسان تر می شود.‬ ‫بنابراین، همه ما باید به جای مصرف دارو از فرهنگ لغت استفاده کنیم!‬