کتاب لغت

fa ‫آشنا شدن‬   »   pl Poznawać

‫3 [سه]‬

‫آشنا شدن‬

‫آشنا شدن‬

3 [trzy]

Poznawać

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی لهستانی بازی بیشتر
‫سلام‬ Cześć! Cześć! 1
‫روز بخیر!‬ Dzień dobry! Dzień dobry! 1
‫حالت چطوره؟ / چطوری‬ Co słychać? / Jak leci? Co słychać? / Jak leci? 1
‫شما از اروپا می‌آیید؟ ‬ Pochodzi pan / pani z Europy? / Pochodzą państwo z Europy? Pochodzi pan / pani z Europy? / Pochodzą państwo z Europy? 1
‫شما از امریکا می‌آیید؟‬ Pochodzi pan / pani z Ameryki? / Pochodzą państwo z Ameryki? Pochodzi pan / pani z Ameryki? / Pochodzą państwo z Ameryki? 1
‫شما از آسیا می‌آیید؟‬ Pochodzi pan / pani z Azji? / Pochodzą państwo z Azji? Pochodzi pan / pani z Azji? / Pochodzą państwo z Azji? 1
‫در کدام هتل اقامت دارید؟‬ W którym hotelu pan / pani mieszka? / W którym hotelu państwo mieszkają? W którym hotelu pan / pani mieszka? / W którym hotelu państwo mieszkają? 1
‫چقدر از اقامتتان در اینجا می‌گذرد؟‬ Jak długo pan / pani już tu jest? / Jak długo państwo już tu są? Jak długo pan / pani już tu jest? / Jak długo państwo już tu są? 1
‫چقدر اینجا می‌مانید؟‬ Jak długo pan / pani tu zostanie? / Jak długo państwo tu zostaną? Jak długo pan / pani tu zostanie? / Jak długo państwo tu zostaną? 1
‫از اینجا خوشتان می‌آید؟‬ Podoba się panu / pani tutaj? / Podoba się państwu tutaj? Podoba się panu / pani tutaj? / Podoba się państwu tutaj? 1
‫برای مسافرت اینجا هستید؟ / در تعطیلات هستید؟‬ Jest pan / pani tutaj na urlopie? / Są państwo tutaj na urlopie? Jest pan / pani tutaj na urlopie? / Są państwo tutaj na urlopie? 1
‫سری به من بزنید!‬ Proszę mnie odwiedzić! Proszę mnie odwiedzić! 1
‫این آدرس من است.‬ Tu jest mój adres. Tu jest mój adres. 1
‫فردا همدیگر را می‌بینیم؟‬ Zobaczymy się jutro? Zobaczymy się jutro? 1
‫متاسفم، من کار دارم.‬ Przykro mi, mam inne plany. Przykro mi, mam inne plany. 1
‫خداحافظ!‬ Cześć! Cześć! 1
‫خدا نگهدار!‬ Do widzenia! Do widzenia! 1
‫تا بعد!‬ Na razie! Na razie! 1

‫الفبا‬

‫ما می توانیم با زبان با همدیگر ارتباط برقرار کنیم.‬ ‫ما می توانیم به دیگران آنچه را که فکر یا احساس می کنیم را بگوییم.‬ ‫نوشتن هم این کار را انجام می دهد.‬ ‫اکثر زبان ها دارای یک شکل نوشتن، یا نوشته هستند.‬ ‫یک نوشته از نشانه ها تشکیل شده است.‬ ‫این نشانه ها می توانند متنوع باشند.‬ ‫بیشتر نوشته ها از حروف تشکیل شده اند.‬ ‫این حروف الفبا را تشکیل می دهند.‬ ‫یک الفبا مجموعه سازمان یافته از نمادهای ترسیمی است.‬ ‫این نشانه ها بر اساس قواعد خاصی به هم می پیوندند و کلمات را تشکیل دهند.‬ ‫هر یک از این نشانه ها دارای یک تلفّظ ثابت هستند.‬ ‫اصطلاح "الفبا" از زبان یونانی آمده است.‬ ‫در این زبان، دو حرف اول "آلفا" و "بتا" نامیده می شوند.‬ ‫الفباهای بسیارمختلفی در طول تاریخ وجود داشته است.‬ ‫بشراز بیش از 3،000 سال پیش از نشانه ها استفاده می کرده است.‬ ‫در ابتدا، نشانه ها نمادهای جادویی بودند.‬ ‫تنها تعداد کمی از مردم معنی آنها را می دانستند.‬ ‫بعدها، نشانه ها، ماهیّت نمادین خود را از دست دادند.‬ ‫امروز، حروف هیچ معنی ندارند.‬ ‫آنها زمانی که با حروف دیگر ترکیب شوند معنی پیدا می کنند.‬ ‫نشانه ها مانند آنچه در زبان چینی وجود دارد به نحو دیگری عمل می کنند.‬ ‫آنها شبیه به تصویر هستند و اغلب چیزی را که منظور آنهاست را نشان می دهند. ‬ ‫وقتی که ما می نویسیم، ما افکار خود را رمز گزاری می کنیم.‬ ‫ما از نشانه ها برای ضبط دانش خود استفاده می کنیم.‬ ‫مغز ما چگونگی رمزگشایی الفبا را آموخته است.‬ ‫نشانه ها تبدیل به واژه ها، و واژه ها تبدیل به فکر می شوند.‬ ‫به این ترتیب، یک نوشته می تواند برای هزاران سال باقی بماند.‬ ‫و هنوز هم قابل فهم باشد ...‬