کتاب لغت

fa ‫میوه‌ها و مواد غذایی‬   »   ar ‫فواكه ومواد غذائية.‬

‫15 [پانزده]‬

‫میوه‌ها و مواد غذایی‬

‫میوه‌ها و مواد غذایی‬

‫15[خمسة عشر]‬

15[khimsat eashr]

‫فواكه ومواد غذائية.‬

[fwakih wamawadu ghadhayiyata.]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عربی بازی بیشتر
‫من یک توت فرنگی دارم.‬ ‫لدي حبة فراولة.‬ ‫لدي حبة فراولة.‬ 1
l-iy-ha--- fara-il-t-. ldiy habat farawilata.
‫من یک کیوی و یک خربزه دارم.‬ ‫لدي حبة كيوي وشمامة.‬ ‫لدي حبة كيوي وشمامة.‬ 1
l--y--a-a- -ayu--n --sh--ama-a. ldiy habat kayuiun washimamata.
‫من یک پرتقال و یک گریپ فروت دارم.‬ ‫لدي برتقالة وحبة جريب فروت.‬ ‫لدي برتقالة وحبة جريب فروت.‬ 1
ld- b--ta----- -ah--a- -a-i--f-r--a. ldi birtaqalat wahabat jarib faruta.
‫من یک سیب و یک انبه دارم.‬ ‫لدي تفاحة وحبة مانجو.‬ ‫لدي تفاحة وحبة مانجو.‬ 1
ld-y taf--at---h---- m-a-i--. ldiy tafahat wahubat maaniju.
‫من یک موز و یک آناناس دارم.‬ ‫لدي موزة وحبة أناناس.‬ ‫لدي موزة وحبة أناناس.‬ 1
ldi -awz-- wah---t '-n--a-. ldi mawzat wahibat 'ananas.
‫من (دارم) سالاد میوه درست می‌کنم.‬ ‫إني أحضر سلطة فواكه.‬ ‫إني أحضر سلطة فواكه.‬ 1
'-in-----di- su-tatan----aka-a. 'iini 'ahdir sultatan fawakaha.
‫من نان تست می‌خورم.‬ ‫إني آكل خبزاً محمصاً.‬ ‫إني آكل خبزاً محمصاً.‬ 1
'-in- a-ul---bz-a---h---an. 'iini akul khbzaan mhmsaan.
‫من نان تست با کره می‌خورم.‬ ‫ آكل خبزاً محمصاً مع زبدة.‬ ‫ آكل خبزاً محمصاً مع زبدة.‬ 1
a-il-khbza----h--aan -ae --bdata. akil khbzaan mhmsaan mae zabdata.
‫من نان تست با کره و مربا می‌خورم.‬ ‫آكل خبزاً محمصاً مع زبدة ومربى.‬ ‫آكل خبزاً محمصاً مع زبدة ومربى.‬ 1
akilu--hbz-a- ----a-n --e ---adat wa-a--aa. akilu khbzaan mhmsaan mae zabadat wamarbaa.
‫من ساندویچ می‌خورم.‬ ‫آكل سندويشة‬ ‫آكل سندويشة‬ 1
a---u-san-wi-h-t akilu sandwishat
‫من ساندویچ با مارگارین می‌خورم.‬ ‫آكل سندويشة مع مرغرين.‬ ‫آكل سندويشة مع مرغرين.‬ 1
ak-l-sini-wi-h-- --e---rghari-a. akil sinidwishat mae murgharina.
‫من ساندویچ با مارگارین و گوجه فرنگی می‌خورم.‬ ‫آكل سندويشة مع مرغرين وبندورة.‬ ‫آكل سندويشة مع مرغرين وبندورة.‬ 1
aki---a--d----at------ar-ha------bi-dur-ta. akil sanidwishat mae margharin wabindurata.
‫ما نان و برنج لازم داریم.‬ ‫إننا نحتاج خبزاً وأرزاً.‬ ‫إننا نحتاج خبزاً وأرزاً.‬ 1
'-i-ana --h-a- --b---n war----. 'iinana nahtaj khbzaan warzaan.
‫ما ماهی و استیک لازم داریم.‬ ‫نحن بحاجة للسمك وشرائح اللحم.‬ ‫نحن بحاجة للسمك وشرائح اللحم.‬ 1
nh---b--a-a-----sama--wa-----y-h---lah--. nhan bihajat lilsamak washarayih allahma.
‫ما پیتزا و اسپاگتی لازم داریم.‬ ‫نحن بحاجة لبيتزا وسباغيتي.‬ ‫نحن بحاجة لبيتزا وسباغيتي.‬ 1
nhan bi--jat li--y-aza-- --s-bagh--t-. nhan bihajat libaytazana wasabaghiati.
‫دیگر چی لازم داریم؟‬ ‫ماذا نحتاج أيضاً؟‬ ‫ماذا نحتاج أيضاً؟‬ 1
madha na-t-j-ay--an? madha nahtaj aydaan?
‫ما برای سوپ، هویج و گوجه فرنگی لازم داریم.‬ ‫نحن بحاجة لجزر وبندورة للحساء.‬ ‫نحن بحاجة لجزر وبندورة للحساء.‬ 1
nh---bi-a-at-----z- -a------at lil----. nhan bihajat lijazr wabindurat lilhsa'.
‫سوپرمارکت کجاست؟‬ ‫أين هو المتجر الكبير؟‬ ‫أين هو المتجر الكبير؟‬ 1
'-y---u----ut---- a-k----? 'ayn hu almutajir alkabir?

‫رسانه ها و زبان‬

‫زبان ما همچنین تحت تأثیر رسانه ها هم قرار دارد.‬ ‫رسانه های جدید خصوصا در این مورد نقش بزرگی دارند.‬ ‫یک زبان کامل از پیام های کوتاه، ای-میل و گپ پدید آمده است.‬ ‫البته این زبان رسانه ای در هر کشور متفاوت است.‬ ‫در عین حال، ویژگی های خاصی را می توان در تمام زبان های رسانه ای یافت.‬ ‫در این زبان خصوصا، سرعت برای ما کاربران مهم است.‬ ‫هر چند ما می نویسیم، ولی خواهان ایجاد یک ارتباط زنده نیز هستیم.‬ ‫بدین معنی، که ما می خواهیم اطلاعات خود را به سرعت هرچه تمام تر مبادله کنیم.‬ ‫بنابراین ما یک مکالمه واقعی را شبیه سازی می کنیم.‬ ‫به این ترتیب، زبان ما، یک شخصیت کلامی به خود گرفته است.‬ ‫لغات یا جملات اغلب کوتاه تر می شوند.‬ ‫قواعد دستور زبان و نقطه گذاری به طور کلی نادیده گرفته شده است.‬ ‫به املاء توجهی نمی شود، و حروف اضافه اغلب به کلّی وجود ندارد.‬ ‫احساسات به ندرت در زبان رسانه ها ای بیان می شود.‬ ‫در اینجا ما ترجیح می دهیم که از به اصطلاح صورتک استفاده کنیم.‬ ‫نمادهایی به منظور نشان دادن آنچه که ما در حال حاضر احساس می کنیم وجود دارند.‬ ‫همچنین کدهای مشخصی برای ارسال پیام کوتاه و یک زبان عامیانه برای گپ وجوددارد.‬ ‫بنایراین زبان رسانه ای، بسیار تخفیف یافته است.‬ ‫اما تمام کاربران با روش های یکسانی از آن استفاده می کنند.‬ ‫مطالعات نشان می دهد که سواد یا هوش در این مورد تفاوتی ندارند.‬ ‫جوانان بخصوص علاقمند به استفاده از زبان رسانه ای هستند.‬ ‫به این دلیل منتقدان بر این باورند که زبان ما در خطر است.‬ ‫علم این پدیده را کمتر بدبینانه می بیند.‬ ‫چون کودکان می توانند تشخیص دهند که چه زمانی و چگونه باید بنویسند.‬ ‫کارشناسان بر این باورند که زبان رسانه ای جدید دارای مزایایی هم هستند.‬ ‫چون می تواند باعث پیشرفت مهارت های زبانی و خلاقیّت کودکان گردد.‬ ‫و: امروز بیشتر نوشته می شود - نه نامه، بلکه ای-میل!‬ ‫ما از این موضوع خوشحال هستیم!‬