کتاب لغت

fa ‫در اداره پست‬   »   sv På posten

‫59 [پنجاه و نه]‬

‫در اداره پست‬

‫در اداره پست‬

59 [femtionio]

På posten

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی سوئدی بازی بیشتر
‫نزدیکترین ‫پستخانه کجاست؟‬ Var är närmaste postkontor? Var är närmaste postkontor? 1
‫تا نزدیکترین پستخانه خیلی راه است؟‬ Är det långt till närmaste post? Är det långt till närmaste post? 1
‫نزدیکترین ‫صندوق پست کجاست؟‬ Var är närmaste brevlåda? Var är närmaste brevlåda? 1
‫من تعدادی تمبر لازم دارم.‬ Jag behöver ett par frimärken. Jag behöver ett par frimärken. 1
‫برای یک کارت پستال و یک نامه.‬ För ett kort och ett brev. För ett kort och ett brev. 1
‫هزینه ارسال به آمریکا چقدراست؟‬ Hur dyrt är portot till Amerika? Hur dyrt är portot till Amerika? 1
‫وزن بسته چقدر است؟‬ Hur tungt är paketet? Hur tungt är paketet? 1
‫می‌توانم آن را با پست هوایی ارسال کنم؟‬ Kan jag skicka det med flygpost? Kan jag skicka det med flygpost? 1
‫چقدر طول می‌کشد تا بسته به مقصد برسد؟‬ Hur länge dröjer det, tills det kommer fram? Hur länge dröjer det, tills det kommer fram? 1
‫کجا می‌توانم تلفن بزنم؟‬ Var kan jag ringa? Var kan jag ringa? 1
‫نزدیکترین باجه تلفن کجاست؟‬ Var finns närmaste telefonkiosk? Var finns närmaste telefonkiosk? 1
‫کارت تلفن دارید؟‬ Har ni telefonkort? Har ni telefonkort? 1
‫دفترچه تلفن دارید؟‬ Har ni en telefonkatalog? Har ni en telefonkatalog? 1
‫پیش شماره کشور اتریش را می‌دانید؟‬ Vet ni landsnumret till Österrike? Vet ni landsnumret till Österrike? 1
‫یک لحظه، نگاه می‌کنم.‬ Ett ögonblick, jag ska se efter. Ett ögonblick, jag ska se efter. 1
‫تلفن همیشه اشغال است.‬ Linjen är alltid upptagen. Linjen är alltid upptagen. 1
‫چه شماره ای را گرفتید؟‬ Vilket nummer har ni valt? Vilket nummer har ni valt? 1
‫اول باید صفر را بگیرید.‬ Ni måste först slå en nolla! Ni måste först slå en nolla! 1

‫احساسات هم زبان های مختلفی دارند!‬

‫در سراسر جهان به زبان های مختلفی صحبت می شود.‬ ‫هیچ زبان جهانی انسانی وجود ندارد.‬ ‫اما این موضوع در مورد حالات چهره ما چگونه است؟‬ ‫آیا زبان احساسات جهانی است؟‬ ‫خیر، در اینجا نیز تفاوت وجود دارد!‬ ‫مدت ها اعتقاد بر این بود که همه مردم احساسات خود را به یک نحو ابراز می کنند.‬ ‫به نظر می رسید که زبان حالات چهره به صورت جهانی درک می شود.‬ ‫چارلز داروین بر این باور بود که احساسات برای انسان از یک اهمیّت حیاتی برخوردار بود.‬ ‫بنابراین، باید آنها در تمام فرهنگ ها به طور یکسان قابل درک باشند.‬ ‫اما نتیجه مطالعات چیز دیگری است.‬ ‫این نتایج نشان می دهد که تفاوت در زبان احساسات نیز وجود دارد.‬ ‫بدین معنی که، حالات چهره تحث تأثیر فرهنگ قرار دارد.‬ ‫بنابراین، مردم سراسر جهان احساسات خود را به طور متفاوت نشان می دهند و تفسیر می کنند.‬ ‫دانشمندان شش احساس اولیّه را تشخیص داده اند.‬ ‫این احساسات عبارتند از: شادی، غم، خشم، نفرت، ترس و تعجب.‬ ‫اما اروپایی ها حالات چهره مختلفی نسبت به آسیایی ها دارند.‬ ‫و از حالات یکسان برداشت های متفاوت دارند.‬ ‫تجربیات مختلف این امر را تأیید کرده اند.‬ ‫برای انجام این کار، به افراد تحت آزمایش چهره هائی بر روی یک کامپیوتر نشان داده شد.‬ ‫این افراد می بایست آنچه که در این چهره ها می دیدند را توصیف کنند.‬ ‫دلایل بسیاری بر متفاوت بودن نتایج وجود دارد.‬ ‫احساسات در برخی از فرهنگ ها بیشتر از فرهنگ های دیگر نشان داده می شود.‬ ‫بنابراین، شدّت حالات صورت در همه جا یکسان درک نمی شود.‬ ‫همچنین، مردم فرهنگ های مختلف، به عوامل مختلفی توجّه می کنند.‬ ‫آسیایی ها در هنگام خواندن حالات چهره به چشم ها توجّه می کنند.‬ ‫اروپایی ها و آمریکایی ها، از سوی دیگر، به دهان نگاه می کنند.‬ ‫امّا، تنها یک حالت صورت در تمام فرهنگ ها به طور یکسان قابل درک است ...‬ ‫و آن یک لبخند خوب است!‬