کتاب لغت

fa ‫اعداد ترتیبی‬   »   ku Ordinal numbers

‫61 [شصت و یک]‬

‫اعداد ترتیبی‬

‫اعداد ترتیبی‬

61 [şêst û yek]

Ordinal numbers

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی کردی (کرمانجی) بازی بیشتر
‫اولین ماه ژانویه است.‬ Meha yekem rêbendan e. Meha yekem rêbendan e. 1
‫دومین ماه فوریه است.‬ Meha duyem reşemî ye. Meha duyem reşemî ye. 1
‫سومین ماه مارس است.‬ Meha sêyem adar e. Meha sêyem adar e. 1
‫چهارمین ماه آوریل است.‬ Meha çarem avrêl e. Meha çarem avrêl e. 1
‫پنجمین ماه می‌است.‬ Meha pêncem gulan e. Meha pêncem gulan e. 1
‫ششمین ماه ژوئن است.‬ Meha şeşem pûşber e. Meha şeşem pûşber e. 1
‫هر ‫شش ماه، نیم سال است‬ Şeş meh nîv sal e. Şeş meh nîv sal e. 1
‫ژانویه، فوریه، مارس،‬ Rêbendan, Reşemî, Adar. Rêbendan, Reşemî, Adar. 1
‫آوریل، می، ژوئن.‬ Avrêl, Gûlan, Pûşber. Avrêl, Gûlan, Pûşber. 1
‫ماه هفتم ژوئیه است.‬ Meha heftem tîrmeh e. Meha heftem tîrmeh e. 1
‫ماه هشتم آگوست است.‬ Meha heştem gelawêj e. Meha heştem gelawêj e. 1
‫ماه نهم سپتامبر است.‬ Meha nehem îlon e. Meha nehem îlon e. 1
‫ماه دهم اکتبر است.‬ Meha dehem kewçêr e. Meha dehem kewçêr e. 1
‫ماه یازدهم نوامبر است.‬ Meha yanzdem sarmawez e. Meha yanzdem sarmawez e. 1
‫ماه دوازدهم دسامبر است.‬ Meha diwanzdem berfanbar e. Meha diwanzdem berfanbar e. 1
‫هر ‫دوازده ماه، یک سال است.‬ Diwanzdeh meh saleke. Diwanzdeh meh saleke. 1
‫ژوئیه، آگوست، سپتامبر،‬ Tîrmeh , Gelawêj, Îlon, Tîrmeh , Gelawêj, Îlon, 1
‫اکتبر، نوامبر، دسامبر.‬ Kewçêr, Sarmawez, Berfanbar. Kewçêr, Sarmawez, Berfanbar. 1

‫زبان مادری همیشه مهم ترین زبان است‬

‫زبان مادری اولّین زبانی است که ما می آموزیم.‬ ‫این حادثه به طور خودکار و بدون آن که متوجّه شویم اتفاق می افتد.‬ ‫اکثر مردم فقط یک زبان مادری دارند.‬ ‫سایر زبان های دیگر به عنوان زبان خارجی تلقّی می شوند.‬ ‫البته افرادی هم وجود دارند که با چند زبان بزرگ شده اند.‬ ‫در عین حال، آنها معمولا به این زبان در سطوح مختلف با تسلّط صحبت می کنند.‬ ‫اغلب، از زبان به صورت های مختلف استفاده می شود.‬ ‫برای نمونه، از یک زبان در محل کار استفاده می شود.‬ ‫زبان دیگر در منزل مورد استفاده قرار می گیرد.‬ ‫کیفیّت مکالمه ما به یک زبان، بستگی به عوامل متعدّدی دارد.‬ ‫هنگامی که زبان را در خردسالی می آموزیم، معمولا آن را به خوبی یاد می می گیریم.‬ ‫مرکز گفتار ما در این دوره از زندگی مؤثر عمل می کند.‬ ‫تعداد دفعاتی که به یک زبان صحبت می کنیم نیز مهم است.‬ ‫هرچه بیشتر از آن استفاده کنیم، بهتر به آن زبان صحبت می کنیم.‬ ‫اما محقّقان بر این باورند که یک فرد هیچگاه نمی تواند دو زبان را به یک اندازه خوب صحبت کند.‬ ‫همیشه یک زبان از اهمیّت بیشتری برخوردار است.‬ ‫تجربیات انجام شده ظاهرا این فرضیه را تأیید می کنند.‬ ‫افراد مختلفی در یک مطالعه مورد آزمایش قرار گرفتند.‬ ‫نیمی از این افراد با تسلّط به دو زبان صحبت می کردند.‬ ‫چینی به عنوان زبان مادری و انگلیسی به عنوان زبان دوم .‬ ‫نصف دیگر افراد تنها به زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری خود صحبت می کردند.‬ ‫این افراد می بایست ترجمه ساده ای را به زبان انگلیسی انجام دهند.‬ ‫فعّالیت مغزی این افراد وقتی در حال انجام این کار بودند، اندازه گیری شد.‬ ‫و در مغز این افراد تفاوت هائی دیده شد.‬ ‫در افراد چند زبانه، یک منطقه از مغز بخصوص فعّال بود.‬ ‫از سوی دیگر، در این منطقه مغز افراد تک زبانه، هیچ فعّالیتی مشاهده نشد.‬ ‫هر دو گروه کارها را با یک سرعت و کیفیّت انجام دادند.‬ ‫با وجود این، چینی ها تمام کلمات را به زبان مادری خود ترجمه کردند...‬