کتاب لغت

fa ‫منفی کردن 2‬   »   vi Phủ định 2

‫65 [شصت و پنج]‬

‫منفی کردن 2‬

‫منفی کردن 2‬

65 [Sáu mươi lăm]

Phủ định 2

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی ويتنامی بازی بیشتر
‫این حلقه گران است؟‬ Cái nhẫn này có đắt không? Cái nhẫn này có đắt không? 1
‫نه، قیمت این حلقه فقط صد یورو است.‬ Không, cái này có một trăm Euro thôi. Không, cái này có một trăm Euro thôi. 1
‫اما من فقط پنجاه یورو دارم.‬ Nhưng mà tôi chỉ có năm chục. Nhưng mà tôi chỉ có năm chục. 1
‫تو کارت تمام شد؟‬ Bạn đã xong chưa? Bạn đã xong chưa? 1
‫نه، هنوز نه.‬ Chưa, chưa xong. Chưa, chưa xong. 1
‫اما چند لحظه ی دیگر تمام می‌شود.‬ Nhưng mà tôi sắp xong rồi. Nhưng mà tôi sắp xong rồi. 1
‫باز هم سوپ می‌خوای؟‬ Bạn có muốn thêm xúp nữa không? Bạn có muốn thêm xúp nữa không? 1
‫نه، دیگر نمی‌خواهم.‬ Không, tôi không muốn nữa. Không, tôi không muốn nữa. 1
‫اما یک بستنی می‌خواهم.‬ Nhưng mà một xuất kem nữa. Nhưng mà một xuất kem nữa. 1
‫خیلی وقت است که اینجا زندگی می‌کنی؟‬ Bạn sống ở đây lâu chưa? Bạn sống ở đây lâu chưa? 1
‫نه، تازه یک ماه است.‬ Chưa lâu, mới được một tháng. Chưa lâu, mới được một tháng. 1
‫اما با خیلی از مردم آشنا شدم.‬ Nhưng mà tôi đã quen nhiều người rồi. Nhưng mà tôi đã quen nhiều người rồi. 1
‫فردا می‌روی (با ماشین) خانه؟‬ Bạn ngày mai đi xe về nhà à? Bạn ngày mai đi xe về nhà à? 1
‫نه، آخر هفته می‌روم.‬ Chưa, cuối tuần cơ. Chưa, cuối tuần cơ. 1
‫اما من یکشنبه بر می‌گردم.‬ Nhưng mà chủ nhật tôi đã về rồi. Nhưng mà chủ nhật tôi đã về rồi. 1
‫دختر تو بزرگ شده است؟‬ Con gái bạn đã trưởng thành chưa? Con gái bạn đã trưởng thành chưa? 1
‫نه، او تازه هفده سالش است.‬ Chưa, nó mới mười bảy thôi. Chưa, nó mới mười bảy thôi. 1
‫اما او الان یک دوست پسر دارد.‬ Nhưng mà nó đã có bạn trai rồi. Nhưng mà nó đã có bạn trai rồi. 1

‫کلمات به ما چه می گویند‬

‫در سراسر جهان میلیون ها کتاب وجود دارد.‬ ‫چه تعداد از این کتاب ها تا به حال ناشناخته مانده اند.‬ ‫دانش عظیمی در این کتاب ها نهفته است.‬ ‫اگر کسی تمام این کتاب ها را مطالعه کند، اطلاعات زیادی در مورد زندگی کسب می کند.‬ ‫زیرا کتاب به ما چگونگی تغییر جهان را نشان می دهد.‬ ‫هر دوره ای کتاب های مخصوص به خود را دارد.‬ ‫با خواندن این کتاب ها می توان آنچه که برای مردم مهم است، را شناخت.‬ ‫متاسفانه، هیچ کس نمی تواند تمام کتاب ها را بخواند.‬ ‫اما تکنولوژی مدرن می تواند به تجزیه و تحلیل کتاب کمک کند.‬ ‫با دیجیتال کردن کتاب می تواند آن را مانند اطلاعات ذخیره کرد.‬ ‫پس از آن، می توان مطالب آن را تجزیه و تحلیل کرد.‬ ‫بدین طریق، زبان شناسان می توانند چگونگی تغییرات ایجاد شده در زبان ما راببینند.‬ ‫امّا جالب تر این که، تعداد فراوانی کلمات را نیز می شناسند.‬ ‫با انجام این کار، اهمیت چیزهای خاصی مشخص می شود.‬ ‫دانشمندان بیشتر از 5 میلیون جلد کتاب را مطالعه کرده اند.‬ ‫این کتاب ها مربوط به پنج قرن گذشته بوده است.‬ ‫در مجموع 500 میلیارد کلمه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.‬ ‫فراوانی کلمات نشان می دهد که مردم چگونه زندگی می کردند.‬ ‫افکار و گرایش ها در زبان منعکس شده است.‬ ‫برای مثال کلمه men برخی از معنی های خود را از دست داده است.‬ ‫امروز کمتر از قبل از آن استفاده می شود .‬ ‫برعکس فراوانی کلمه women افزایش قابل توجهی افزایش یافته است.‬ ‫حتی آنچه که ما می خوریم، می تواند در کلمات دیده شود.‬ ‫کلمه بستنی در دهه 1950 بسیار مهم بود.‬ ‫پس از آن، کلمات پیتزا و پاستا محبوب شدند.‬ ‫چندین سال است که سوشی در بازار رایج است‬ ‫خبرهای خوبی برای دوستداران زبان وجود دارد ...‬ ‫زبان ما هر سال کلمات بیشتری را تولید می کند!‬