کتاب لغت

fa ‫صفت ها 3‬   »   he ‫שמות תואר 3‬

‫80 [هشتاد] ‬

‫صفت ها 3‬

‫صفت ها 3‬

‫80 [שמונים]‬

80 [shmonim]

‫שמות תואר 3‬

[shmot to'ar 3]

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عبری بازی بیشتر
‫او (زن) یک سگ دارد.‬ ‫יש לה כלב.‬ ‫יש לה כלב.‬ 1
y-sh-la--ke-ev. yesh lah kelev.
‫سگ بزرگ است.‬ ‫הכלב גדול.‬ ‫הכלב גדול.‬ 1
h---l-- g-do-. hakelev gadol.
‫او (زن) یک سگ بزرگ دارد.‬ ‫יש לה כלב גדול.‬ ‫יש לה כלב גדול.‬ 1
ye-- --h k-l-v-gad-l. yesh lah kelev gadol.
‫او یک خانه دارد.‬ ‫יש לה בית.‬ ‫יש לה בית.‬ 1
ye------ -a-t. yesh lah bait.
‫خانه کوچک است.‬ ‫הבית קטן.‬ ‫הבית קטן.‬ 1
h-ba-- q-t--. habait qatan.
‫او (زن) یک خانه ی کوچک دارد.‬ ‫יש לה בית קטן.‬ ‫יש לה בית קטן.‬ 1
y-sh l-h --it-qat--. yesh lah bait qatan.
‫او (مرد) در هتل زندگی می‌کند.‬ ‫הוא גר במלון.‬ ‫הוא גר במלון.‬ 1
hu-----b-m--o-. hu gar bemalon.
‫هتل ارزان است.‬ ‫המלון זול.‬ ‫המלון זול.‬ 1
hamalon ---. hamalon zol.
‫او در یک هتل ارزان اقامت دارد.‬ ‫הוא גר במלון זול.‬ ‫הוא גר במלון זול.‬ 1
h- ga---e--l-- z--. hu gar bemalon zol.
‫او یک خودرو دارد.‬ ‫יש לו מכונית.‬ ‫יש לו מכונית.‬ 1
y-sh ---me-honit. yesh lo mekhonit.
‫خودرو گران است.‬ ‫המכונית יקרה.‬ ‫המכונית יקרה.‬ 1
h--e-honi---eq----. hamekhonit yeqarah.
‫او یک خودروی گران دارد.‬ ‫יש לו מכונית יקרה.‬ ‫יש לו מכונית יקרה.‬ 1
yesh -o -ek-o-----eqar--. yesh lo mekhonit yeqarah.
‫او (مرد) یک رمان می‌خواند.‬ ‫הוא קורא רומן.‬ ‫הוא קורא רומן.‬ 1
hu qor- --m--. hu qore roman.
‫رمان خسته کننده است.‬ ‫הרומן משעמם.‬ ‫הרומן משעמם.‬ 1
h-rom-n ----a-am-m. haroman mesha'amem.
‫او (مرد) یک رمان خسته کننده می‌خواند.‬ ‫הוא קורא רומן משעמם.‬ ‫הוא קורא רומן משעמם.‬ 1
h- -ore r---- mesh--am--. hu qore roman mesha'amem.
‫او (زن) یک فیلم تماشا می‌کند.‬ ‫היא צופה בסרט.‬ ‫היא צופה בסרט.‬ 1
h- tso-ah-be---e-. hi tsofah beseret.
‫فیلم مهیج است.‬ ‫הסרט מרתק.‬ ‫הסרט מרתק.‬ 1
h-s--et-m-ra-eq. haseret merateq.
‫او (زن) یک فیلم مهیج تماشا می‌کند.‬ ‫היא צופה בסרט מרתק.‬ ‫היא צופה בסרט מרתק.‬ 1
hi-ts-f-- ---eret--era-e-. hi tsofah haseret merateq.

‫زبان دانشگاهی‬

‫زبان دانشگاهی برای خود یک زبان است.‬ ‫از این زبان در بحث های تخصصی استفاده می شود.‬ ‫از آن در نشریات دانشگاهی نیز استفاده می شود.‬ ‫پیش از این، یک زبان دانشگاهی یکسان وجود داشت.‬ ‫در منطقه اروپائی، برای مدّت های طولانی زبان لاتین در دانشگاه ها رواج داشت.‬ ‫امّا، امروز انگلیسی مهم ترین زبان دانشگاهی است.‬ ‫زبان دانشگاهیی یک نوع زبان بومی است.‬ ‫این زبان شامل بسیاری از واژه های خاص است.‬ ‫مهم ترین ویژگی های آن معیار و رسمی بودن آن است.‬ ‫برخی می گویند که دانشگاهیان به عمد به طور نامفهوم صحبت می کنند.‬ ‫چیزی که پیچیده است، به نظر هوشمندانه تر می رسد.‬ ‫علم بر اساس حقیقت است.‬ ‫بنابراین، باید از یک زبان خنثی استفاده کند.‬ ‫در این زبان جایی برای عناصر لفظی و یا گفتار زینتی وجود دارد.‬ ‫در عین حال، نمونه های بسیاری از زبان های بیش از حد پیچیده وجود دارد.‬ ‫و به نظر می رسد که زبان پیچیده بیشتر انسان را جذب می کند!‬ ‫مطالعات ثابت کرده است که ما به زبان پیچیده تر بیشتر اعتماد بداریم.‬ ‫افراد تحت آزمایش می بایست به چند سئوال پاسخ دهند.‬ ‫این جواب شامل انتخاب بین چندین پاسخ بود.‬ ‫برخی از پاسخ ها به سادگی تدوین شده بودند، سئوالات به نحو پیچیده تری طرح شده بودند.‬ ‫بیشتر افراد تحت آزمایش پاسخ های پیچیده تر را انتخاب کردند.‬ ‫اما این منطقی به نظر نمی رسید!‬ ‫افراد تحت ازمایش فریب زبان را خورده بودند.‬ ‫اگرچه مطالب نامفهوم بودند، ولی تحت تأثیر شکل آن قرار گرفتند.‬ ‫امّا، پیچیده نوشتن همیشه هنر نیست.‬ ‫انسان باید بیاموزد که چگونه مطالب ساده را در زبان پیچیده وارد کند.‬ ‫از طرف دیگر، بیان آسان مطالب دشوار، خیلی ساده نیست.‬ ‫بنابراین گاهی اوقات مطالب ساده واقعا پیچیده است ...‬