کتاب لغت

fa ‫ زمان گذشته 4‬   »   el Παρελθοντικός χρόνος 4

‫84 [هشتاد و چهار]‬

‫ زمان گذشته 4‬

‫ زمان گذشته 4‬

84 [ογδόντα τέσσερα]

84 [ogdónta téssera]

Παρελθοντικός χρόνος 4

[Parelthontikós chrónos 4]

فارسی يونانی بازی بیشتر
‫خواندن‬ διαβάζω διαβάζω 1
d------ di----ō diabázō d-a-á-ō -------
‫من خوانده ام.‬ Διάβασα. Διάβασα. 1
D------. Di-----. Diábasa. D-á-a-a. -------.
‫من تمام رمان را خوانده ام.‬ Διάβασα όλο το μυθιστόρημα. Διάβασα όλο το μυθιστόρημα. 1
D------ ó-- t- m-----------. Di----- ó-- t- m-----------. Diábasa ólo to mythistórēma. D-á-a-a ó-o t- m-t-i-t-r-m-. ---------------------------.
‫فهمیدن‬ Καταλαβαίνω Καταλαβαίνω 1
K---------- Ka--------ō Katalabaínō K-t-l-b-í-ō -----------
‫من فهمیده ام.‬ Κατάλαβα. Κατάλαβα. 1
K-------. Ka------. Katálaba. K-t-l-b-. --------.
‫من تمام متن را فهمیده ام/فهمیدم.‬ Κατάλαβα το κείμενο. Κατάλαβα το κείμενο. 1
K------- t- k------. Ka------ t- k------. Katálaba to keímeno. K-t-l-b- t- k-í-e-o. -------------------.
‫پاسخ دادن‬ απαντώ απαντώ 1
a----- ap---ṓ apantṓ a-a-t- ------
‫من پاسخ داده ام.‬ Απάντησα. Απάντησα. 1
A-------. Ap------. Apántēsa. A-á-t-s-. --------.
‫من به تمامی‌سوالات پاسخ داده ام.‬ Απάντησα σε όλες τις ερωτήσεις. Απάντησα σε όλες τις ερωτήσεις. 1
A------- s- ó--- t-- e--------. Ap------ s- ó--- t-- e--------. Apántēsa se óles tis erōtḗseis. A-á-t-s- s- ó-e- t-s e-ō-ḗ-e-s. ------------------------------.
‫من آن را می‌دانم – من آن را می‌دانستم.‬ Το ξέρω – το ήξερα. Το ξέρω – το ήξερα. 1
T- x--- – t- ḗ----. To x--- – t- ḗ----. To xérō – to ḗxera. T- x-r- – t- ḗ-e-a. --------–---------.
‫من آن را می‌نویسم – من آن را نوشته ام.‬ Το γράφω – το έγραψα. Το γράφω – το έγραψα. 1
T- g----- – t- é------. To g----- – t- é------. To gráphō – to égrapsa. T- g-á-h- – t- é-r-p-a. ----------–-----------.
‫من آن را می‌شنوم – من آن را شنیده ام.‬ Το ακούω – το άκουσα. Το ακούω – το άκουσα. 1
T- a---- – t- á-----. To a---- – t- á-----. To akoúō – to ákousa. T- a-o-ō – t- á-o-s-. ---------–----------.
‫من آن را می‌گیرم – من آن را گرفته ام.‬ Το φέρνω – το έφερα. Το φέρνω – το έφερα. 1
T- p----- – t- é-----. To p----- – t- é-----. To phérnō – to éphera. T- p-é-n- – t- é-h-r-. ----------–----------.
‫من آن را می‌آورم – من آن را آورده ام.‬ Το φέρνω – το έφερα. Το φέρνω – το έφερα. 1
T- p----- – t- é-----. To p----- – t- é-----. To phérnō – to éphera. T- p-é-n- – t- é-h-r-. ----------–----------.
‫من آن را می‌خرم – من آن را خریده ام.‬ Το αγοράζω – το αγόρασα. Το αγοράζω – το αγόρασα. 1
T- a------ – t- a------. To a------ – t- a------. To agorázō – to agórasa. T- a-o-á-ō – t- a-ó-a-a. -----------–-----------.
‫من منتظر آن هستم – من منتظر آن بوده ام.‬ Το περιμένω – το περίμενα. Το περιμένω – το περίμενα. 1
T- p------- – t- p-------. To p------- – t- p-------. To periménō – to perímena. T- p-r-m-n- – t- p-r-m-n-. ------------–------------.
‫من آن را توضیح می‌دهم – من آن را توضیح داده ام.‬ Το εξηγώ – το εξήγησα. Το εξηγώ – το εξήγησα. 1
T- e---- – t- e------. To e---- – t- e------. To exēgṓ – to exḗgēsa. T- e-ē-ṓ – t- e-ḗ-ē-a. ---------–-----------.
‫من آن را می‌شناسم – من آن را می‌شناختم.‬ Το γνωρίζω – το γνώριζα. Το γνωρίζω – το γνώριζα. 1
T- g------ – t- g------. To g------ – t- g------. To gnōrízō – to gnṓriza. T- g-ō-í-ō – t- g-ṓ-i-a. -----------–-----------.

‫کلمات منفی را به زبان مادری ترجمه نمی شود‬

‫افراد چند زبانه هنگام خواندن به طور ناخودآگاه مطلب را به زبان مادری خودترجمه می کنند.‬ ‫این کار به طور خودکار و بدون این که خواننده از آن اطلاع پیدا کند اتّفاق می افتد.‬ ‫می توان گفت که در اینجا مغز مانند یک مترجم به طور همزمان عمل می کند.‬ ‫اما همه چیز را ترجمه نمی کند!‬ ‫یک مطالعه نشان داده است که مغز دارای یک فیلتر در درون خود است.‬ ‫این فیلتر تصمیم می گیرد که چه مطالبی ترجمه شود.‬ ‫و به نظر می رسد که فیلتر کلمات خاصی را نادیده می گیرد.‬ ‫کلمات منفی به زبان مادری ترجمه نشده است.‬ ‫محقّقان افرادی که زبان بومی آنها چینی بود را برای آزمایش خود انتخاب کردند.‬ ‫تمام افرد تحت آزمایش به انگلیسی به عنوان زبان دوم خود صحبت کردند.‬ ‫افراد تحت آزمایش می بایست کلمات مختلف انگلیسی را ارزیابی کنند.‬ ‫این کلمات دارای محتوای احساسی مختلف بودند.‬ ‫در آن عبارت های مثبت، منفی و خنثی وجود داشت.‬ ‫مغز افراد تحت آزمایش را هنگامی که مشغول خواندن کلمات بودند مورد مطالعه قرار گرفت.‬ ‫یعنی، محقّقان فعّالیت الکتریکی مغز را اندازه گیری کردند.‬ ‫با انجام این کار، آنها می توانستند چگونگی کار مغز را ببینند.‬ ‫علامت های خاصی در طول ترجمه کلمات تولید می شود.‬ ‫که نشان می دهد که مغز فعّال است.‬ ‫امّا، مغز افراد تحت آزمایش هیچ فعّالیتی نسبت به کلمات منفی نشان نداد.‬ ‫تنها عبارت های مثبت یا خنثی ترجمه شدند.‬ ‫محقّقان هنوز دلیل این کار را نمی دانند.‬ ‫در تئوری، پردازش مغز برای تمام کلمات یکسان است.‬ ‫شاید، امّا، آن فیلتر به سرعت هر کلمه را بررسی می کند.‬ ‫مطلب زمانی که هنوز در حال خوانده شدن به زبان دوم بود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.‬ ‫اگر یک کلمه منفی باشد، حافظه مسدود می شود.‬ ‫به عبارت دیگر، مغز نمی تواند به این کلمه در زبان مادری خود فکر کند.‬ ‫افراد می توانند به کلمات به طور حسّاس واکنش نشان دهند.‬ ‫شاید مغز می خواهد از آنها در مقابل شوک های عاطفی محافظت کند ...‬