لغت

پشتو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/111160283.webp
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
cms/verbs-webp/123367774.webp
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/101945694.webp
خوابیدن
آن‌ها می‌خواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.
cms/verbs-webp/118343897.webp
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری می‌کنیم.
cms/verbs-webp/119406546.webp
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
cms/verbs-webp/124123076.webp
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
cms/verbs-webp/88597759.webp
فشار دادن
او دکمه را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/47737573.webp
علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.
cms/verbs-webp/108014576.webp
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.