‫אוצר מילים‬

قرار گرفتن

یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

qrar gurftn

ake mrwarad dr dakhl sdf qrar dard.

ממוקמת

פנינה ממוקמת בתוך הצדפה.

دراز کشیدن

بچه‌ها در علف‌زار دراز کشیده‌اند.

draz keshadn

bcheh‌ha dr ’elf‌zar draz keshadh‌and.

לשכב

הילדים שוכבים יחד על הדשא.

مراقبت کردن

پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت می‌کند.

mraqbt kerdn

pesrman az mashan jdadsh khala khwb mraqbt ma‌kend.

להזהיר

הבן שלנו מזהיר במאוד ברכב החדש שלו.

زایمان کردن

او به زودی زایمان می‌کند.

zaaman kerdn

aw bh zwda zaaman ma‌kend.

תלד

היא תלד בקרוב.

کمک کردن

آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.

kemke kerdn

atsh‌nshanan sra’eaan kemke kerdnd.

עזרו

הכבאים עזרו במהירות.

مطالعه کردن

زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.

mtal’eh kerdn

znan zaada dr danshguah mn mtal’eh ma‌kennd.

ללמוד

יש הרבה נשים שלומדות באוניברסיטה שלי.

شب گذراندن

ما شب را در ماشین می‌گذرانیم.

shb gudrandn

ma shb ra dr mashan ma‌gudranam.

לבלות את הלילה

אנחנו בולים את הלילה ברכב.

تجدید کردن

نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

tjdad kerdn

nqash ma‌khwahd rngu dawar ra tjdad kend.

לחדש

הצייר רוצה לחדש את צבע הקיר.

برگشتن

پدر از جنگ برگشته است.

brgushtn

pedr az jngu brgushth ast.

לחזור

האב חזר מהמלחמה.

جواب دادن

دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.

jwab dadn

dansh‌amwz bh swal jwab ma‌dhd.

מענה

התלמידה מענה על השאלה.

قبول کردن

اینجا کارت‌های اعتباری قبول می‌شوند.

qbwl kerdn

aanja keart‌haa a’etbara qbwl ma‌shwnd.

קיבל

כרטיסי אשראי מתקבלים כאן.

اجازه دادن

پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

ajazh dadn

pedr bh aw ajazh astfadh az keampeawtr khwd ra ndad.

לאפשר

האב לא הרשה לו להשתמש במחשב שלו.