کتاب لغت

fa ‫در تاکسی‬   »   it In taxi / tassì

‫38 [سی و هشت]‬

‫در تاکسی‬

‫در تاکسی‬

38 [trentotto]

In taxi / tassì

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی ایتالیایی بازی بیشتر
‫لطفاً یک تاکسی صدا کنید.‬ Mi chiami un tassì, per favore. Mi chiami un tassì, per favore. 1
‫تا ایستگاه قطار کرایه چقدر می‌شود؟‬ Quanto costa fino alla stazione? Quanto costa fino alla stazione? 1
‫تا فرودگاه کرایه چقدر می‌شود؟‬ Quanto costa fino all’aeroporto? Quanto costa fino all’aeroporto? 1
‫لطفاً مستقیم بروید.‬ Sempre diritto, prego. Sempre diritto, prego. 1
‫لطفاً اینجا سمت راست بپیچید.‬ Qui giri a destra, per favore. Qui giri a destra, per favore. 1
‫لطفاً آنجا سر نبش، سمت چپ بپیچید.‬ All’angolo giri a sinistra, per favore. All’angolo giri a sinistra, per favore. 1
‫من عجله دارم.‬ Ho fretta. Ho fretta. 1
‫من وقت دارم.‬ Ho tempo. Ho tempo. 1
‫لطفاً آهسته تر برانید.‬ Vada più piano, per favore. Vada più piano, per favore. 1
‫لطفاً اینجا توقف کنید.‬ Si fermi qui, per favore. Si fermi qui, per favore. 1
‫لطفاً یک لحظه صبر کنید.‬ Aspetti un momento, per favore. Aspetti un momento, per favore. 1
‫من الان بر می‌گردم.‬ Ritorno subito. Ritorno subito. 1
‫لطفاً یک قبض رسید به من بدهید.‬ Mi dia la ricevuta, per favore. Mi dia la ricevuta, per favore. 1
‫من پول خرد ندارم.‬ Non ho spiccioli. Non ho spiccioli. 1
‫درست است، بقیه پول برای خودتان.‬ Va bene così, il resto è per Lei. Va bene così, il resto è per Lei. 1
‫مرا به این آدرس ببرید.‬ Mi porti a questo indirizzo. Mi porti a questo indirizzo. 1
‫مرا به هتلم ببرید.‬ Mi porti al mio albergo. Mi porti al mio albergo. 1
‫مرا (با ماشین) به ساحل ببرید.‬ Mi porti alla spiaggia. Mi porti alla spiaggia. 1

‫نوابغ زبان‬

‫اغلب مردم از این که به یک زبان خارجی صحبت می کنند، خوشحال هستند.‬ ‫اما کسانی هم هستند که به بیش از 70 زبان مسلّط هستند.‬ ‫آنها می توانند به روانی به همه این زبان ها صحبت کنند و آنها را به درستی بنویسید.‬ ‫می توان گفت که این افراد بیش از حد چند زبانه هستند.‬ ‫پدیده چندزبانی برای قرن ها بوده است.‬ ‫گزارش های بسیاری از افرادی با این استعداد وجود دارد.‬ ‫این که این توانایی از کجا ناضی می شود، هنوز به دقت بررسی نشده است.‬ ‫انواع نظریه های علمی در این مورد وجود دارد.‬ ‫برخی معتقدند که مغز افراد چند زبانه ساختار متفاوتی دارد.‬ ‫این تفاوت بخصوص در مرکز بروکا قابل مشاهده است.‬ ‫قدرت گویائی در این قسمت از مغز قرار دارد.‬ ‫سلولهای این منطقه از مغز افراد چند زبانه به طرز متفاوتی ساخته شده است.‬ ‫در نتیجه آنها امکان آماده کردن بهتر اطلاعات را دارند.‬ ‫امّا، مطالعات بیشتری برای تأیید این نظریه وجود ندارد.‬ ‫شاید تنها چیزی که مشخص است یک انگیزه استثنائی باشد.‬ ‫کودکان زبان خارجی را از کودکان دیگر بسیار سریع می آموزند.‬ ‫زیرا می خواهند در هنگام بازی جزئی از جمع باشند.‬ ‫آنها می خواهند به گروه بپیوندند و با دیگران ارتباط برقرار کنند.‬ ‫بنابراین، موفقیت آنها در یادگیری بستگی به میل و اراده آنها برای پیوستن به جمع دارد.‬ ‫یک نظریه دیگر بر این دلالت دارد که ماده مغزی از طریق یادگیری افزایش می یابد.‬ ‫بنابراین، با آموختن بیشتر، یادگیری آسان تر می شود.‬ ‫یادگیری زبان هائی که شبیه به همدیگر هستند نیز آسان تر است.‬ ‫بنابراین کسی که دانمارکی می داند می تواند به سرعت صحبت کردن به سوئدی یا نروژی را بیاموزد.‬ ‫هنوز هم بسیاری از سؤالات بی پاسخ مانده است.‬ ‫امّا چیزی که مسلم است، این است که هوش در این کار نقشی ندارد.‬ ‫بعضی افراد کم هوش به زبان های زیادی صحبت می کنند.‬ ‫اما حتی بزرگترین نابغه زبانی، هم نیاز به نظم و انضباط دارد.‬ ‫این موضوع کمی آرامش بخش است، درست است؟‬