لغت

یادگیری افعال – کاتالان

avaluar
Ell avalua el rendiment de l’empresa.
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کند.
barrejar
Diversos ingredients necessiten ser barrejats.
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.
esperar
Molts esperen un futur millor a Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
mirar avall
Ella mira avall cap a la vall.
نگاه کردن
او به دره پایین نگاه می‌کند.
subratllar
Ell va subratllar la seva afirmació.
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
tenir lloc
El funeral va tenir lloc l’altre dia.
انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.
establir
La data s’està establint.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
xatejar
Ell sovint xateja amb el seu veí.
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
lluitar
Els bombers lluiten contra el foc des de l’aire.
مبارزه کردن
اداره آتش‌نشانی آتش را از هوا مبارزه می‌کند.
sentir
Ella sent el bebè a la seva panxa.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس می‌کند.
perdre’s
Em vaig perdre pel camí.
گم شدن
من در راه گم شدم.
acompanyar
Puc acompanyar-te?
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟