کتاب لغت

fa ‫در رستوران 4‬   »   sq Nё restorant 4

‫32 [سی و دو]‬

‫در رستوران 4‬

‫در رستوران 4‬

32 [tridhjetёedy]

Nё restorant 4

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی آلبانیایی بازی بیشتر
‫یک پرس سیب زمینی سرخ کرده با کچاپ.‬ Patate tё skuqura me Ketchup. Patate tё skuqura me Ketchup. 1
‫و دو پرس سیب زمینی سرخ کرده با سس مایونز.‬ Dhe dy herё me majonezё. Dhe dy herё me majonezё. 1
‫و سه پرس سوسیس سرخ کرده با خردل.‬ Dhe tre herё salçiçe me musardё. Dhe tre herё salçiçe me musardё. 1
‫چه نوع سبزی دارید؟‬ Çfarё perimesh keni? Çfarё perimesh keni? 1
‫لوبیا دارید؟‬ A keni fasule? A keni fasule? 1
‫گل کلم دارید؟‬ A keni lulelakёr? A keni lulelakёr? 1
‫من دوست دارم ذرت بخورم.‬ Unё ha misёr me qejf. Unё ha misёr me qejf. 1
‫من دوست دارم خیار بخورم.‬ Unё ha kastravec me qejf. Unё ha kastravec me qejf. 1
‫من دوست دارم گوجه فرنگی بخورم.‬ Unё ha domate me qejf. Unё ha domate me qejf. 1
‫پیازچه دوست دارید؟‬ Hani me qejf pras? Hani me qejf pras? 1
‫ترشی کلم دوست دارید؟‬ Hani me qejf lakёr turshi? Hani me qejf lakёr turshi? 1
‫عدس دوست دارید؟‬ Hani me qejf thjerёza? Hani me qejf thjerёza? 1
‫هویج دوست داری؟‬ A i ke qejf karrotat? A i ke qejf karrotat? 1
‫بروکلی دوست داری؟‬ A ke qejf brokolit? A ke qejf brokolit? 1
‫فلفل هم دوست داری؟‬ A i ke qejf specat? A i ke qejf specat? 1
‫من پیاز دوست ندارم.‬ S’mё pёlqejnё qepёt. S’mё pёlqejnё qepёt. 1
‫من زیتون دوست ندارم.‬ S’mё pёlqejnё ullinjtë. S’mё pёlqejnё ullinjtë. 1
‫من قارچ دوست ندارم.‬ S’mё pёlqejnё kёrpudhat. S’mё pёlqejnё kёrpudhat. 1

‫زبان های آهنگین‬

‫بسیاری از زبان هائی که در سراسر جهان به آن صحبت می شود آهنگین هستند.‬ ‫در زبان های آهنگین گام آهنگ صداها مهم است.‬ ‫این گام ها معنی کلمات و هجاها را تعیین میکنند.‬ ‫بنابراین، آهنگ صدا کاملا به کلمه وابسته است.‬ ‫بیشتر زبان های آسیائی زبان های آهنگین هستند.‬ ‫به عنوان مثال، می توان از زبان های چینی، تایلندی و ویتنامی نام برد.‬ ‫همچنین، زبان های آهنگین متعدّدی در آفریقا وجود دارند.‬ ‫بسیاری از زبان های بومی آمریکا نیز زبان های آهنگین هستند.‬ ‫اکثر زبان های هند و اروپایی فقط حاوی عناصر آهنگین هستند.‬ ‫این امر در مورد زبان سوئدی یا صربی، هم مصداق دارد.‬ ‫تعداد گام های آهنگ صدا در زبان های مختلف متفاوت است.‬ ‫چهار آهنگ صدای مختلف در زبان چینی قابل تشخیص است.‬ ‫بنا بر این، هجای ma می تواند چهار معنی داشته باشد.‬ ‫این معانی شامل مادر، کنف، اسب و بیهوده گویی هستند.‬ ‫جالب توجه است، که زبان های آهنگین هم بر شنوایی ما اثر می گذارند.‬ ‫مطالعات در باره شنوایی مطلق این موضوع را نشان داده است.‬ ‫شنوایی مطلق قدرت شناسایی دقیق آهنگ های صدای شنیده شده است.‬ ‫شنوایی مطلق در اروپا و آمریکلی شمالی بسیار نادر است.‬ ‫کمتر از 1 در 10،000 نفر شنوائی مطلق دارند.‬ ‫این موضوع در مورد چینی هائی که به زبان مادری خود صحبت می کنند متفاوت است.‬ ‫در اینجا، کسانی که این توانائی ویژه را دارند 9 برابر است.‬ ‫همه ما زمانی که نوزاد بودیم شنوائی مطلق داشتیم.‬ ‫ما از آن برای یادگیری حرف زدن صحیح استفاده می کردیم.‬ ‫متاسفانه، اکثر مردم این توانائی را بعدا از دست می دهند.‬ ‫گام های آهنگ های صدا در موسیقی هم مهم است.‬ ‫این امر به ویژه در فرهنگ هائی که با زبان آهنگین صحبت می کنند صادق است.‬ ‫آنها باید با دقّت زیاد نوای موسیقی را رعایت کنند.‬ ‫در غیر این صورت یک آهنگ زیبای رومنس تبدیل به یک ترانه مضحک می شود!‬