لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

solve
The detective solves the case.
حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.
pass
The medieval period has passed.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
appear
A huge fish suddenly appeared in the water.
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
accept
Credit cards are accepted here.
قبول کردن
اینجا کارت‌های اعتباری قبول می‌شوند.
dial
She picked up the phone and dialed the number.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
push
The car stopped and had to be pushed.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
demand
He is demanding compensation.
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
stop by
The doctors stop by the patient every day.
سر زدن
پزشک‌ها هر روز به بیمار سر می‌زنند.
restrict
Should trade be restricted?
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟
think
You have to think a lot in chess.
فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.
pick
She picked an apple.
چیدن
او یک سیب چید.
write down
You have to write down the password!
یادداشت کردن
شما باید رمز عبور را یادداشت کنید!