لغت

مراتی – تمرین افعال

آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.
بازی کردن
کودک ترجیح می‌دهد تنها بازی کند.
جواب دادن
دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
دور انداختن
کامیون زباله آشغال ما را دور می‌اندازد.
بیرون دویدن
او با کفش‌های جدید بیرون می‌دود.
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
توسعه دادن
آن‌ها یک استراتژی جدید را توسعه می‌دهند.
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.