لغت

زبان مقدونی – تمرین افعال

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
پوشاندن
او نان را با پنیر پوشانده است.
مست شدن
او مست شد.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی می‌کنند.
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
گم شدن
من در راه گم شدم.
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.
گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.
خریدن
ما بسیار هدیه خریده‌ایم.
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
حمل کردن
ما دوچرخه‌ها را روی سقف ماشین حمل می‌کنیم.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی می‌کند.