کتاب لغت

fa ‫خرید ‬   »   es Haciendo diligencias

‫51 [پنجاه و یک]‬

‫خرید ‬

‫خرید ‬

51 [cincuenta y uno]

Haciendo diligencias

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی اسپانیایی بازی بیشتر
‫من می‌خواهم به کتابخانه بروم.‬ Quiero ir a la biblioteca. Quiero ir a la biblioteca.
‫من می‌خواهم به کتاب فروشی بروم.‬ Quiero ir a la librería. Quiero ir a la librería.
‫من می‌خواهم به کیوسک بروم.‬ Quiero ir al quiosco. Quiero ir al quiosco.
‫من می‌خواهم یک کتاب به امانت بگیرم.‬ Quiero llevarme un libro prestado. Quiero llevarme un libro prestado.
‫من می‌خواهم یک کتاب بخرم.‬ Quiero comprar un libro. Quiero comprar un libro.
‫من می‌خواهم یک روزنامه بخرم.‬ Quiero comprar un periódico. Quiero comprar un periódico.
‫من می‌خواهم به کتابخانه بروم تا کتاب به امانت بگیرم.‬ Quiero ir a la biblioteca para tomar prestado un libro. Quiero ir a la biblioteca para tomar prestado un libro.
‫من می‌خواهم به کتابفروشی بروم تا کتاب بخرم.‬ Quiero ir a la librería para comprar un libro. Quiero ir a la librería para comprar un libro.
‫من می‌خواهم به کیوسک بروم تا روزنامه بخرم.‬ Quiero ir al quiosco para comprar un periódico. Quiero ir al quiosco para comprar un periódico.
‫من می‌خواهم به عینک فروشی بروم.‬ Quiero ir a la óptica. Quiero ir a la óptica.
‫من می‌خواهم به سوپر مارکت بروم.‬ Quiero ir al supermercado. Quiero ir al supermercado.
‫من می‌خواهم به نانوایی بروم.‬ Quiero ir a la panadería. Quiero ir a la panadería.
‫من می‌خواهم عینک بخرم.‬ Quiero comprarme unas gafas. Quiero comprarme unas gafas.
‫من می‌خواهم میوه و سبزی بخرم.‬ Quiero comprar frutas y verduras. Quiero comprar frutas y verduras.
‫من می‌خواهم نان صبحانه و نان بخرم.‬ Quiero comprar pan y panecillos. Quiero comprar pan y panecillos.
‫من می‌خواهم به عینک فروشی بروم تا عینک بخرم.‬ Quiero ir a la óptica para comprarme unas gafas. Quiero ir a la óptica para comprarme unas gafas.
‫من می‌خواهم به سوپر مارکت بروم تا میوه و سبزی بخرم.‬ Quiero ir al supermercado para comprar frutas y verduras. Quiero ir al supermercado para comprar frutas y verduras.
‫من ‫می‌خواهم به نانوایی بروم تا نان صبحانه و نان بخرم.‬ Quiero ir a la panadería para comprar pan y panecillos. Quiero ir a la panadería para comprar pan y panecillos.

‫زبان اقلیت ها در اروپا‬

‫در اروپا به زبان های مختلف سخن گفته می شود.‬ ‫بسیاری از آنها زبان های هند و اروپایی هستند.‬ ‫علاوه بر زبان های بزرگ ملی، زبان های کوچکتر بسیاری نیز وجود دارند.‬ ‫آنها زبان های اقلیت هستند.‬ ‫زبان های اقلیت با زبان های رسمی متفاوت هستند.‬ ‫اما آنها لهجه نیستند.‬ ‫آنها زبان مهاجرین هم نیستند.‬ ‫زبانهای اقلیت همیشه جنبه قومی دارند.‬ ‫یعنی، زبان گروه های قومی خاص هستند.‬ ‫زبان های اقلیت تقریبا در همه کشوری اروپائی وجود دارند.‬ ‫این تعداد در اتحادیّه اروپا حدو 40 زبان را تشکیل می دهد.‬ ‫به بعضی از زبان های اقلیت ها تنها در یک کشور سخن گفته می شود.‬ ‫یک نمونه از این زبان ها زبان صربی در آلمان است.‬ ‫از سوی دیگر، افراد بسیاری در اروپا به زبان رومانیایی صحبت می کنند.‬ ‫زبان های اقلیت دارای وضعیت خاصی هستند.‬ ‫چون گروه نسبتا کوچکی به سخن آنها می گویند.‬ ‫این گروه ها توانائی تأسیس مدرسه برای خود را ندارند.‬ ‫همچنین برای آنها انتشار ادبیات خود نیز دشوار است.‬ ‫در نتیجه، بسیاری از زبان های اقلیت ها با خطر انقراض ربرو هستند.‬ ‫اتحادیّه اروپا خواهان حفظ زبان های اقلیت هاست.‬ ‫چون هر زبان بخش مهمی از فرهنگ و هویت یک گروه را تشکیل می دهد.‬ ‫برخی از کشورها مشترک المنافع نیستند و تنها به عنوان یک اقلیت وجود دارند.‬ ‫برنامه ها و طرح های مختلفی برای ترویج زبان خود دارند.‬ ‫امید می رود که فرهنگ گروه های قومی کوچکتر نیز حفظ شود.‬ ‫در هر حال، برخی از زبان های اقلیت ها به زودی محو می شوند.‬ ‫یکی از این زبان ها لیونیائی است که در استان لتونی به آن صحبت می شود.‬ ‫تنها 20 نفر افراد بومی به زبان لیونیائی صحبت می کنند.‬ ‫بدین ترتیب این زبان کوچکترین زبان در اروپاست.‬