لغت

آموزش قیدها – بوسنیایی

često
Tornada se ne viđaju često.
اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمی‌شوند.
prvo
Sigurnost dolazi prvo.
اول
امنیت اولویت دارد.
stvarno
Mogu li to stvarno vjerovati?
واقعاً
واقعاً می‌توانم به آن اعتماد کنم؟
skoro
Rezervoar je skoro prazan.
تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.
na primjer
Kako vam se sviđa ova boja, na primjer?
به عنوان مثال
به عنوان مثال از این رنگ خوشتان می‌آید؟
isto
Ovi ljudi su različiti, ali jednako optimistični!
همان
این افراد متفاوت هستند، اما با همان اندازه خوش‌بینانه‌اند!
cijeli dan
Majka mora raditi cijeli dan.
تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.
već
Kuća je već prodana.
پیش‌از این
خانه پیش‌از این فروخته شده است.
zajedno
Učimo zajedno u maloj grupi.
باهم
ما باهم در یک گروه کوچک می‌آموزیم.
već
On je već zaspao.
پیش از این
او پیش از این خوابیده است.
besplatno
Solarna energija je besplatna.
رایگان
انرژی خورشیدی رایگان است.
kod kuće
Najljepše je kod kuće!
در خانه
زیباترین مکان در خانه است!