لغت

یادگیری افعال – بوسنیایی

odvojiti
Želim svaki mjesec odvojiti nešto novca za kasnije.
کنار گذاشتن
من می‌خواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.
izvršiti
On izvršava popravku.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
tražiti
On traži odštetu.
خواستن
او خسارت می‌خواهد.
podsjetiti
Računar me podsjeća na moje sastanke.
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
razumjeti
Ne može se sve razumjeti o računalima.
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
održati se
Sprovod se održao prekjučer.
انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.
kupiti
Oni žele kupiti kuću.
خریدن
آنها می‌خواهند یک خانه بخرند.
dodirnuti
Farmer dodiruje svoje biljke.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس می‌کند.
pratiti
Mojoj djevojci se sviđa pratiti me dok kupujem.
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
istraživati
Astronauti žele istraživati svemir.
کاوش کردن
فضانوردان می‌خواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.
gledati
Svi gledaju u svoje telefone.
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
narezati
Za salatu treba narezati krastavac.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.