لغت

یادگیری افعال – سوئدی

betona
Du kan betona dina ögon väl med smink.
تاکید کردن
شما می‌توانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
be
Han ber tyst.
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
kyssa
Han kysser bebisen.
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
följa med
Får jag följa med dig?
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟
gå ut
Tjejerna gillar att gå ut tillsammans.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
rengöra
Hon rengör köket.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
gå in
Han går in i hotellrummet.
وارد شدن
او اتاق هتل را وارد می‌شود.
beskriva
Hur kan man beskriva färger?
توصیف کردن
چطور می‌توان رنگ‌ها را توصیف کرد؟
begränsa
Stängsel begränsar vår frihet.
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
hända
En olycka har hänt här.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.
bli upprörd
Hon blir upprörd eftersom han alltid snarkar.
ناراحت شدن
او ناراحت می‌شود زیرا او همیشه خر خر می‌کند.
lära ut
Hon lär sitt barn att simma.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.