لغت

یادگیری افعال – کاتالان

reparar
Ell volia reparar el cable.
تعمیر کردن
او می‌خواست کابل را تعمیر کند.
quedar-se atrapat
La roda es va quedar atrapada al fang.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
ajudar
Els bombers van ajudar ràpidament.
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
dir
Tinc una cosa important a dir-te.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
pujar
Ell puja el paquet per les escales.
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
estar permès
Aquí està permès fumar!
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
establir
Has d’establir el rellotge.
تنظیم کردن
شما باید ساعت را تنظیم کنید.
manejar
Cal manejar els problemes.
مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.
donar
El nen ens està donant una lliçó divertida.
دادن
کودک به ما یک درس خنده‌دار می‌دهد.
pujar
Ell puja els esglaons.
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
plantar
La meva amiga m’ha plantat avui.
قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.
entrar
Ella entra al mar.
وارد شدن
او وارد دریا می‌شود.