لغت
یادگیری افعال – چک
šustit
Listí šustí pod mýma nohama.
خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.
napsat všude
Umělci napsali na celou zeď.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.
nabídnout
Co mi nabízíš za mou rybu?
پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟
odjet
Když se světla změnila, auta odjela.
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.
obsahovat
Ryby, sýr a mléko obsahují hodně bílkovin.
دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.
odstranit
Bager odstraňuje půdu.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.
patřit
Moje žena mi patří.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
vydržet
Těžko vydrží tu bolest!
تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!
vidět jasně
Skrz mé nové brýle vše jasně vidím.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.
doprovodit
Pes je doprovází.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.
dotknout se
Rolník se dotýká svých rostlin.
لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.