لغت

یادگیری افعال – فرانسوی

vérifier
Il vérifie qui y habite.
بررسی کردن
او بررسی می‌کند که چه کسی در آنجا زندگی می‌کند.
deviner
Tu dois deviner qui je suis!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
tourner
Les voitures tournent en cercle.
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
gagner
Il essaie de gagner aux échecs.
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
étendre
Il étend ses bras largement.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
comprendre
J’ai enfin compris la tâche !
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
devoir
On devrait boire beaucoup d’eau.
باید
باید زیاد آب نوشید.
montrer
Il montre le monde à son enfant.
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
suffire
Ça suffit, tu m’agaces!
کافی بودن
کافی است، شما آزاردهنده هستید!
noter
Elle veut noter son idée d’entreprise.
یادداشت کردن
او می‌خواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.
livrer
Il livre des pizzas à domicile.
تحویل دادن
او پیتزا به خانه‌ها تحویل می‌دهد.
laisser passer
Devrait-on laisser passer les réfugiés aux frontières?
رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟