move
My nephew is moving.
حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.
leave
Many English people wanted to leave the EU.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
update
Nowadays, you have to constantly update your knowledge.
بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.
lose weight
He has lost a lot of weight.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.