لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (US)

leave standing
Today many have to leave their cars standing.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
pull out
How is he going to pull out that big fish?
بیرون کشیدن
چگونه می‌خواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟
love
She loves her cat very much.
دوست داشتن
او گربه‌اش را خیلی دوست دارد.
demand
My grandchild demands a lot from me.
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.
offer
She offered to water the flowers.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
practice
He practices every day with his skateboard.
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
come out
What comes out of the egg?
بیرون آمدن
چه چیزی از تخم بیرون می‌آید؟
send
I am sending you a letter.
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
pass
The medieval period has passed.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
paint
He is painting the wall white.
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
get through
The water was too high; the truck couldn’t get through.
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.
update
Nowadays, you have to constantly update your knowledge.
به‌روز کردن
امروزه باید دانش خود را به‌طور مداوم به‌روز کنید.