لغت

یادگیری افعال – نروژی

klemme ut
Hun klemmer ut sitronen.
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
forklare
Bestefar forklarer verden for barnebarnet sitt.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
tåle
Hun kan ikke tåle sangen.
تحمل کردن
او نمی‌تواند آواز خوانی را تحمل کند.
komme sammen
Det er fint når to mennesker kommer sammen.
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم می‌آیند.
spare
Mine barn har spart sine egne penger.
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
kjøpe
De vil kjøpe et hus.
خریدن
آنها می‌خواهند یک خانه بخرند.
reise
Vi liker å reise gjennom Europa.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
passere
Middelalderen har passert.
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
skrive over
Kunstnerne har skrevet over hele veggen.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.
øke
Befolkningen har økt betydelig.
افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
gå hjem
Han går hjem etter arbeid.
به خانه رفتن
او بعد از کار به خانه می‌رود.
takke
Jeg takker deg veldig for det!
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر می‌کنم!