لغت

یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

sentar-se
Ela se senta à beira-mar ao pôr do sol.
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا می‌نشیند.
fechar
Você deve fechar a torneira bem apertado!
بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!
voltar-se
Eles se voltam um para o outro.
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
trabalhar em
Ele tem que trabalhar em todos esses arquivos.
کار کردن روی
او باید روی تمام این پرونده‌ها کار کند.
deixar intacto
A natureza foi deixada intacta.
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
participar
Ele está participando da corrida.
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
progredir
Caracóis só fazem progresso lentamente.
پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
fugir
Nosso filho quis fugir de casa.
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
parar
A policial para o carro.
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
comandar
Ele comanda seu cachorro.
فرمان دادن
او به سگش فرمان می‌دهد.
imitar
A criança imita um avião.
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.
pensar
Ela sempre tem que pensar nele.
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.