لغت

اسپرانتو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/15441410.webp
صحبت کردن
او می‌خواهد با دوست خود صحبت کند.
cms/verbs-webp/81986237.webp
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/108556805.webp
نگاه کردن
من می‌توانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.
cms/verbs-webp/12991232.webp
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر می‌کنم!
cms/verbs-webp/61245658.webp
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/109071401.webp
در آغوش گرفتن
مادر پاهای کوچک نوزاد را در آغوش می‌گیرد.
cms/verbs-webp/96391881.webp
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
cms/verbs-webp/111063120.webp
شناختن
سگ‌های غریب می‌خواهند یکدیگر را بشناسند.
cms/verbs-webp/75825359.webp
اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.
cms/verbs-webp/68435277.webp
آمدن
خوشحالم که آمدی!
cms/verbs-webp/89869215.webp
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.