لغت

آلبانیایی – تمرین افعال

پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده می‌شود.
ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمی‌خواند؛ او تلفن خود را ترجیح می‌دهد.
عفونت زدن
او به یک ویروس عفونت زده شد.
حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
خوابیدن
آن‌ها می‌خواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
فراخواندن
معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.
موفق شدن
این‌بار موفق نشد.
رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.