لغت

آلبانیایی – تمرین افعال

هل دادن
آنها مرد را به آب هل می‌دهند.
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
تشکر کردن
من از شما برای آن خیلی تشکر می‌کنم!
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
باز زنگ زدن
لطفاً فردا به من باز زنگ بزنید.
پیشنهاد دادن
او پیشنهاد داد گل‌ها را آب بدهد.
متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.
زدن
قطار به ماشین زد.
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.
یادداشت کردن
او می‌خواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.