لغت

یادگیری افعال – نروژی

bli med
Kan jeg bli med deg?
همراه سوار شدن
آیا می‌توانم با شما همراه سوار شوم؟
trene
Profesjonelle idrettsutøvere må trene hver dag.
تمرین کردن
ورزشکاران حرفه‌ای باید هر روز تمرین کنند.
lære
Hun lærer barnet sitt å svømme.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
dele
De deler husarbeidet seg imellom.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
strekke ut
Han strekker armene sine vidt.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره می‌پاشد.
spise opp
Jeg har spist opp eplet.
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
tenke utenfor boksen
For å lykkes må du noen ganger tenke utenfor boksen.
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
hoppe opp
Barnet hopper opp.
پریدن بلند
کودک بلند می‌پرد.
løfte
Containeren løftes av en kran.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
takke
Han takket henne med blomster.
تشکر کردن
او با گل از او تشکر کرد.
bruke
Hun bruker kosmetikkprodukter daglig.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
rykke opp
Ugress må rykkes opp.
بیرون کشیدن
علف‌های هرز باید بیرون کشیده شوند.