لغت

یادگیری افعال – سوئدی

fastna
Hjulet fastnade i leran.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
spendera pengar
Vi måste spendera mycket pengar på reparationer.
خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
behöva
Du behöver en domkraft för att byta däck.
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.
stava
Barnen lär sig stava.
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.
sjunga
Barnen sjunger en sång.
خواندن
کودکان یک ترانه می‌خوانند.
köra över
Tyvärr blir många djur fortfarande påkörda av bilar.
رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشین‌ها رانده می‌شوند.
ignorera
Barnet ignorerar sin mors ord.
نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
rädda
Läkarna kunde rädda hans liv.
نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
flytta ut
Grannen flyttar ut.
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
röra
Han rörde henne ömt.
لمس کردن
او به طور محبت‌آمیز به او لمس می‌کند.
utlösa
Röken utlöste larmet.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
lämna
Vänligen lämna vid nästa avfart.
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.