لغت

سوئدی – تمرین افعال

نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربین‌ها نظارت می‌شود.
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
نگاه کردن
او از دوربین نگاه می‌کند.
فراخواندن
معلم دانش‌آموز را فرا می‌خواند.
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال می‌کند.
تاکید کردن
شما می‌توانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.