کتاب لغت

fa ‫در هتل – موارد شکایت‬   »   de Im Hotel – Beschwerden

‫28 [بیست و هشت]‬

‫در هتل – موارد شکایت‬

‫در هتل – موارد شکایت‬

28 [achtundzwanzig]

Im Hotel – Beschwerden

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی آلمانی بازی بیشتر
‫دوش کار نمی‌کند (دوش خراب است).‬ Die Dusche funktioniert nicht. Die Dusche funktioniert nicht. 1
‫آب گرم نمی‌آید.‬ Es kommt kein warmes Wasser. Es kommt kein warmes Wasser. 1
‫می‌توانید کسی را برای تعمیر آن بفرستید؟‬ Können Sie das reparieren lassen? Können Sie das reparieren lassen? 1
‫اتاق تلفن ندارد.‬ Es gibt kein Telefon im Zimmer. Es gibt kein Telefon im Zimmer. 1
‫اتاق تلویزیون ندارد.‬ Es gibt keinen Fernseher im Zimmer. Es gibt keinen Fernseher im Zimmer. 1
‫اتاق بدون بالکن است.‬ Das Zimmer hat keinen Balkon. Das Zimmer hat keinen Balkon. 1
‫اتاق خیلی سروصدا دارد.‬ Das Zimmer ist zu laut. Das Zimmer ist zu laut. 1
‫اتاق خیلی کوچک است.‬ Das Zimmer ist zu klein. Das Zimmer ist zu klein. 1
‫اتاق خیلی تاریک است.‬ Das Zimmer ist zu dunkel. Das Zimmer ist zu dunkel. 1
‫شوفاژ کار نمی‌کند (شوفاژخراب است).‬ Die Heizung funktioniert nicht. Die Heizung funktioniert nicht. 1
‫دستگاه تهویه کار نمی‌کند.‬ Die Klimaanlage funktioniert nicht. Die Klimaanlage funktioniert nicht. 1
‫تلویزیون خراب است.‬ Der Fernseher ist kaputt. Der Fernseher ist kaputt. 1
‫من از این خوشم نمی‌آید.‬ Das gefällt mir nicht. Das gefällt mir nicht. 1
‫این برای من خیلی گران است.‬ Das ist mir zu teuer. Das ist mir zu teuer. 1
‫چیز ارزان تری ندارید؟‬ Haben Sie etwas Billigeres? Haben Sie etwas Billigeres? 1
‫در این نزدیکی خوابگاهی هست؟‬ Gibt es hier in der Nähe eine Jugendherberge? Gibt es hier in der Nähe eine Jugendherberge? 1
‫در این نزدیکی پانسیون هست؟‬ Gibt es hier in der Nähe eine Pension? Gibt es hier in der Nähe eine Pension? 1
‫در این نزدیکی رستوران هست؟‬ Gibt es hier in der Nähe ein Restaurant? Gibt es hier in der Nähe ein Restaurant? 1

‫زبان های مثبت، زبان های منفی ‬

‫بیشتر مردم، یا خوشبین و یا بدبین هستند.‬ ‫این موضوع می تواند در مورد زبان هم مصداق داشته باشد!‬ ‫دانشمندان مکرّر واژگان زبان ها را تجزیه و تحلیل کرده اند.‬ ‫آنها اغلب به نتایج حیرت انگیزی رسیده اند.‬ ‫برای مثال، در زبان انگلیسی، کلمات مثبت و منفی وجود دارد.‬ ‫تقریبا تعداد کلماتی که احساسات منفی را بیان می کنند دو برابر هستند.‬ ‫در جوامع غربی، واژگان گویندگان را تحت تاثیر قرار می دهد.‬ ‫مردم آنجا اغلب شکایت دارند.‬ ‫آنها همچنین نسبت به مسائل دیگر هم انتقاد می کنند.‬ ‫بنابراین، آنها روی هم رفته با لحنی منفی صحبت می کنند.‬ ‫اما کلمات منفی به دلائل دیگر هم جالب هستند.‬ ‫آنها اطلاعات بیشتری از کلمات مثبت در خود دارند.‬ ‫دلیل این امر می تواند در تکامل ما نهفته باشد.‬ ‫تشخیص خطر همیشه برای تمام موجودات زنده مهم بوده است.‬ ‫آنها مجبور به نشان دادن واکنش سریع نسبت به خطرات بودند.‬ ‫علاوه بر این، آنها می خواستند وجود خطر را به دیگران هشدار دهند.‬ ‫لذا توانائی انتقال بسیار سریع اطلاعات برای آنها ضروری بود.‬ ‫حداکثر اطلاعات می بایست با کمترین تعداد کلمات منتقل شوند.‬ ‫به غیر از این، زبان منفی هیچ مزیت واقعی دیگری ندارد.‬ ‫تصوّر این موضوع برای هر کس آسان است.‬ ‫مطمئنا افرادی که فقط منفی صحبت می کنند محبوبیت زیادی ندارند.‬ ‫به علاوه، زبان منفی بر احساسات ما تاثیر می گذارد.‬ ‫از سوی دیگر، زبان مثبت هم، می تواند اثرات مثبت داشته باشد.‬ ‫افرادی که همیشه مثبت هستند در حرفه خود موفقیت بیشتری دارند.‬ ‫بنابراین ما باید با با دقّت بیشتری از زبان خود استفاده کنیم.‬ ‫زیرا ما واژگان مورد استفاده خود را انتخاب می کنیم.‬ ‫و از طریق زبان ما هستی خود را خلق می کنیم.‬ ‫بنابراین: مثبت سخن بگوئید!‬