لغت

یادگیری افعال – دانمارکی

forklare
Bedstefar forklarer verden for sin barnebarn.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
ville forlade
Hun vil forlade sit hotel.
خواستن ترک کردن
او می‌خواهد هتل خود را ترک کند.
tænke med
Man skal tænke med i kortspil.
هم فکری کردن
در بازی‌های کارت باید هم فکری کنید.
vise
Hun viser den nyeste mode frem.
نشان دادن
او آخرین مد را نشان می‌دهد.
dække
Hun dækker sit hår.
پوشاندن
او موهای خود را می‌پوشاند.
spise morgenmad
Vi foretrækker at spise morgenmad i sengen.
صبحانه خوردن
ما ترجیح می‌دهیم در رختخواب صبحانه بخوریم.
tage toget
Jeg vil tage derhen med toget.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا می‌روم.
lade
Hun lader sin drage flyve.
اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز می‌دهد.
sparke
De kan lide at sparke, men kun i bordfodbold.
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.
ledsage
Hunden ledsager dem.
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی می‌کند.
hjælpe
Alle hjælper med at sætte teltet op.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
ride
De rider så hurtigt de kan.
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.