لغت

یادگیری افعال – دانمارکی

falde let
Surfing falder ham let.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
tjekke
Mekanikeren tjekker bilens funktioner.
بررسی کردن
مکانیکی عملکرد ماشین را بررسی می‌کند.
bo
Vi boede i et telt på ferie.
زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.
flytte sammen
De to planlægger at flytte sammen snart.
با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.
skrive ned
Hun vil skrive sin forretningsidé ned.
یادداشت کردن
او می‌خواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.
rengøre
Hun rengør køkkenet.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
dreje
Du må gerne dreje til venstre.
پیچیدن
شما می‌توانید به چپ بپیچید.
indtaste
Jeg har indtastet aftalen i min kalender.
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
åbne
Kan du åbne denne dåse for mig?
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
røre
Han rørte hende ømt.
لمس کردن
او به طور محبت‌آمیز به او لمس می‌کند.
sparke
I kampsport skal man kunne sparke godt.
لگد زدن
در هنرهای رزمی، باید بتوانید خوب لگد بزنید.
gå galt
Alt går galt i dag!
اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه می‌شود!