لغت
یادگیری افعال – ایتالیایی

bruciare
Ha bruciato un fiammifero.
سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

arrabbiarsi
Lei si arrabbia perché lui russa sempre.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.

raccogliere
Lei raccoglie qualcosa da terra.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

affidare
I proprietari mi affidano i loro cani per una passeggiata.
سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

spingere
L’auto si è fermata e ha dovuto essere spinta.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

causare
Troppa gente causa rapidamente il caos.
باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

rafforzare
La ginnastica rafforza i muscoli.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

accettare
Non posso cambiare ciò, devo accettarlo.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

spiegare
Il nonno spiega il mondo a suo nipote.
توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

arrivare
Molte persone arrivano in camper durante le vacanze.
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیدهاند.

aiutare
Tutti aiutano a montare la tenda.
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.
