eldob
Elcsúszik egy eldobott banánhéjon.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.
levet
A bika leveti a férfit.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
kap
Néhány ajándékot kapott.
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
mér
Ez az eszköz méri, mennyit fogyasztunk.
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.