لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

see again
They finally see each other again.
دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره می‌بینند.
love
She really loves her horse.
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
teach
She teaches her child to swim.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
guess
You have to guess who I am!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
exclude
The group excludes him.
محو کردن
گروه او را محو می‌کند.
rent
He rented a car.
اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.
build
When was the Great Wall of China built?
ساخته شدن
دیوار چین کی ساخته شده است؟
notice
She notices someone outside.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
lift
The container is lifted by a crane.
بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند می‌شود.
quit
He quit his job.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
give a speech
The politician is giving a speech in front of many students.
سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانش‌آموزان سخنرانی می‌کند.
pick out
She picks out a new pair of sunglasses.
انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب می‌کند.