لغت

ژاپنی – تمرین افعال

دادن
پدر می‌خواهد به پسرش پول اضافی بدهد.
تاثیر گذاردن
خود را تحت تاثیر دیگران قرار ندهید!
پریدن
او به آب پرید.
کُشتن
مار موش را کُشت.
برداشتن
او چیزی از یخچال بر می‌دارد.
اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!
وصل کردن
گوشی خود را با یک کابل وصل کنید!
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت می‌گیرند.
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.