لغت

اندونزيايی – تمرین قید

دیروز
دیروز باران سنگینی آمد.
بیشتر
کودکان بزرگتر پول جیب بیشتری دریافت می‌کنند.
کمی
من کمی بیشتر می‌خواهم.
تقریباً
تقریباً نیمه‌شب است.
هر وقت
شما می‌توانید هر وقت به ما زنگ بزنید.
خانه
سرباز می‌خواهد به خانه خانواده‌اش برود.
راست
شما باید از راست بپیچید!
از طریق
او می‌خواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.
نیمه
لیوان نیمه خالی است.
چرا
چرا او من را برای شام دعوت می‌کند؟
هرگز
هرگز با کفش به رختخواب نرو!
اما
خانه کوچک است اما رمانتیک.