لغت

قزاقی – تمرین قید

بیرون
او از آب بیرون می‌آید.
شاید
او شاید دوست داشته باشد در یک کشور متفاوت زندگی کند.
بیرون
او دوست دارد از زندان بیرون بیاید.
همچنین
سگ هم می‌تواند کنار میز بنشیند.
تا به حال
آیا تا به حال تمام پول‌هایتان را در سهام از دست داده‌اید؟
به زودی
او می‌تواند به زودی به خانه برگردد.
خیلی زیاد
او همیشه خیلی زیاد کار کرده است.
بیرون
امروز بیرون غذا می‌خوریم.
دوباره
او همه چیز را دوباره می‌نویسد.
رایگان
انرژی خورشیدی رایگان است.
همیشه
اینجا همیشه یک دریاچه بوده است.
دور
او شکار را دور می‌برد.