لغت

زبان آدیغی – تمرین قید

تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!
چیزی
چیزی جالب می‌بینم!
آنجا
برو آنجا، سپس دوباره بپرس.
کمی
من کمی بیشتر می‌خواهم.
پیش
او پیش‌تر از الان چاق‌تر بود.
پایین
او به آب می‌پرد.
اما
خانه کوچک است اما رمانتیک.
نیمه
لیوان نیمه خالی است.
روی آن
او روی سقف می‌پرد و روی آن می‌نشیند.
کاملاً
او کاملاً لاغر است.
فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.
همچنین
سگ هم می‌تواند کنار میز بنشیند.