لغت

امهری – تمرین افعال

جواب دادن
دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.
فرستادن
او می‌خواهد الان نامه را بفرستد.
گم شدن
کلید من امروز گم شده!
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینه‌های گرمایشی خود را کاهش دهم.
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی می‌کند.
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذ‌های زیادی را مرتب کنم.
رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشین‌ها رانده می‌شوند.
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.
طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.