لغت

امهری – تمرین افعال

برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
چرخیدن
اتومبیل‌ها در یک دایره می‌چرخند.
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا می‌نشیند.
زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
برگشتن
بومرانگ برگشت.
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت می‌کنیم.
پرداخت کردن
او با کارت اعتباری پرداخت کرد.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده می‌کند.
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین می‌آید.
ساختن
آن‌ها می‌خواستند یک عکس خنده‌دار بسازند.