لغت

لهستانی – تمرین افعال

برش زدن
باید شکل‌ها را برش بزنید.
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
جای دادن
بسیاری از خانه‌های قدیمی باید به خانه‌های جدید جای بدهند.
نزدیک شدن
حلزون‌ها به یکدیگر نزدیک می‌شوند.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر می‌دهد.
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.