لغت

لهستانی – تمرین افعال

موفق شدن
این‌بار موفق نشد.
فرار کردن
پسرم می‌خواست از خانه فرار کند.
فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.
خارج شدن
همسایه خارج می‌شود.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
خوش گذراندن
ما در پارک تفریحی خیلی خوش گذشت!
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.