لغت

لهستانی – تمرین افعال

نادیده گرفتن
کودک سخنان مادرش را نادیده می‌گیرد.
باز کردن
جشنواره با آتش‌بازی آغاز شد.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار می‌تواند زنگ بزند.
دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!
انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.
ورود کردن
همسایه‌های جدید در طبقه بالا ورود می‌کنند.
نشان دادن
من می‌توانم یک ویزا در گذرنامه‌ام نشان دهم.
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.
فرار کردن
گربه ما فرار کرد.
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشته‌اند.