لغت

یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

lavar
Eu não gosto de lavar a louça.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.
pertencer
Minha esposa me pertence.
تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.
chorar
A criança está chorando na banheira.
گریه کردن
کودک در وان حمام گریه می‌کند.
simplificar
Você tem que simplificar coisas complicadas para crianças.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.
limpar
Ela limpa a cozinha.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز می‌کند.
ostentar
Ele gosta de ostentar seu dinheiro.
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
receber
Ele recebe uma boa pensão na velhice.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت می‌کند.
pegar
Ela pega algo do chão.
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
se virar
Ela tem que se virar com pouco dinheiro.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.
ajudar
Os bombeiros ajudaram rapidamente.
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
explorar
Os humanos querem explorar Marte.
کاوش کردن
انسان‌ها می‌خواهند کره مریخ را کاوش کنند.
decidir por
Ela decidiu por um novo penteado.
تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.