لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب می‌تواند لگد بزند!
notice
She notices someone outside.
متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه می‌شود.
dispose
These old rubber tires must be separately disposed of.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.
take care
Our son takes very good care of his new car.
مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت می‌کند.
ask
He asked for directions.
پرسیدن
او راه را پرسید.
persuade
She often has to persuade her daughter to eat.
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
ease
A vacation makes life easier.
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
serve
Dogs like to serve their owners.
خدمت کردن
سگ‌ها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
look
Everyone is looking at their phones.
نگاه کردن
همه به تلفن‌های خود نگاه می‌کنند.
become friends
The two have become friends.
دوست شدن
این دو دوست شده‌اند.
get out
She gets out of the car.
بیرون رفتن
او از ماشین بیرون می‌آید.
demand
He is demanding compensation.
خواستن
او خسارت می‌خواهد.